پنجشنبه، 13 آذر، 1382
الان 3 ماهه که دارم هر چند وقت یک بار یکی از ستاره های خوابم رو میدم به ستاره خودم ولی 2-3 شب پیش که دستمو برا برداشتن ستاره ها بلند کردم دیدم هیجی برام نمونده ، با خودم گفتم اشکال نداره آسمون منو اون نداره که ، دزدکی به آسمونش سرک کشیدم آخه دلم برای اون نورهای کوچولو قد یه آسمون ستاره تنگ بود ، هرچقدر تو آسمونش گشتم ستاره هامو پیدا نکردم . حالا هم باید تاریکی شبهام رو تحمل کنم ( آخه من از تاریکی می ترسم ) هم غم گم شدن ستارهام رو .
تو رو خدا اگه یه روز ستاره های کو چیک قشنگ منو دیدین بهشون بگین بدون اونها زندگی برام مفهوم نداره ازشون بخواین برگردن