شنبه، 28 آذر، 1383
There is no excuse my friend
For breaking my heart
Breaking my heart again
This is where our journey end
You’re breaking my heart again
پنجشنبه، 26 آذر، 1383
سلام .....
اروئیکا با فرنوش قهر کرده .... آخه فرنوش نمیذاره اروئیکا حرف بزنه
فرنوش چاره دیگه ای نداره ...... زندگی بهش یاد داده محتاط باشه
تقصیر زندگی نیست .......... عقل و دل با هم کنار نمی یان
عقل کار دیگه ای از دستش بر نمیاد ....... دل خیلی لجبازه
گناه از دل نیست ..... نمیتونه جلوی بچه شیطونش رو بگیره
اروئیکا رو میگم ....
***************************************
بگو یارب مگر یارب
عدالت اینچنین است ....
که بر تختی نشینی ................از گلی آدم بسازی
خود بر او جانی فشانی .............ور دنیایش کشانی
و اورا مخمور تکه گلی دیگر نمایی؟
هیچ شده از آن گل بی مقدار بپرسی : خواهی آدمی باشی یا که خواهی گل بمانی؟
جمعه، 20 آذر، 1383
دیشب یکیشون رو دیدم ..... به همون قشنگی قبل بود اما انگار یکم بزرگتر و درخشان تر شده بود ....
کلی خوشحال شدم .... ( ۴ تا بیشتر از اونی که فکرش رو میکنی ) ....
آخه خیلی وقت بود ستاره های کوچیک کهکشونم رو گم کرده بودم .....
اگه تو هم برگشت شون رو باور نمیکنی بیا و از نزدیک ببین ....جای بوسه هاش هنوز روچشمام مونده .....
*************************************
دیروز و امروز و فردا تو لغت نامه من یعنی یک عمر پر از تجربه , یک لحظه نفس کشیدن و یک دنیا امید .... شاید برای جبران هم همین بوده .
دوشنبه، 9 آذر، 1383
دیروز خیال میکردم همچون ذره ای لرزان و سرگردان در چرخ گردون زندگانی می چرخم و موج می زنم.
و امروز به خوبی می دانم که من همان چرخ گردونم و تمام زندگی به صورت ذراتی با نظم در من می جنبد.
( جبران خلیل جبران )
دوشنبه، 2 آذر، 1383
سلام عزیزانم ....
خواهش میکنم متن زیر رو ۲-۳ بار بخونید ... بعد به دوستهایی که بهتون پشت کردن و به اونهایی که بهشون پشت کردید فکر کنید .... وبلاگ رو ببندید .... دفعه بعد که آن لاین شدید جواب بدید .................
ای دوست ...................
این روزها با هرکه دوست میشوم ....
می اندیشم ....
آنقدر دوست بوده ام که دیگر وقت خیانت است .
این متن آنقدر خیانت به دوست رو ساده معنی کرده که هر وقت میخونمش پشتم میلرزه .... چون حس میکنم یه جورایی بدجوری راست میگه ......