اروئیکا

اروئیکا عریانی اندیشه است و پاکی دل،اروئیکا یعنی تمام خوبیهای دنیا، اروئیکا یعنی دوستت دارم چرا که زندگی یعنی دوست داشتن

اروئیکا

اروئیکا عریانی اندیشه است و پاکی دل،اروئیکا یعنی تمام خوبیهای دنیا، اروئیکا یعنی دوستت دارم چرا که زندگی یعنی دوست داشتن

چهارشنبه، 19 بهمن، 1384

 چهارشنبه، 19 بهمن، 1384 

 

سه شنبه  ۱۸/ بهمن / ۱۳۸۴

 

کاش اروئیکا چیزی بیشتر از اروئیکا

داشت ...

جمعه، 14 بهمن، 1384

جمعه، 14 بهمن، 1384 

 

به خدا خودم دیدم ..... بغض کرده بود ..... تو چشماش پر از اشک بود  

************************ 

دراز کشیده بودم ... داشتم با حاجی حرف میزدم .....

مثل همیشه آروم و ساده داشت حرفهام رو گوش میکرد ....

 تو چشمای براقش نگاه کردم .... دلم لرزید ..... پر از اشک بود ....

پوست نرم آبی رنگش رو ناز کردم ... بغلش کردم ... بوسیدمش .... اما هنوز بغض داشت ... بقیه حرفهام رو خوردم ...  بازهم مثل همیشه آروم و ساکت داشت به حرفهام گوش میداد ....

ولی به خدا این بار بغض کرده بود ... تو چشمای براقش پر از اشک بود ... خودم دیدم ....

کی گفته عروسکها دل ندارن ؟

شنبه، 1 بهمن، 1384

شنبه، 1 بهمن، 1384 

 

تو زندگی آدم یه لحضه هایی هست که از شدت درد فقط سردیه نوک انگشتها رو میشه حس کرد ....

همون لحظه هایی که میفهمی باز هم به خونه به دوشهای زندگیت یکی اضافه شده ....

 همونهایی که تو کتابهای قشنگ بچه ها چیزهایی رو میخونن که نمی دونن چیه و بعد چون فکر میکنن میدونن ازت میخوان تو هم بدونی .....

اونهایی که معلوم نیست پاکی و معصومیت چشمهاشون رو به کی و به چند فروختن ....

بعضی وقتها از خودم میپرسم چی میشه که به صداقت قلبشون چوب حراج میزنن .. واقعا چیز دیگه ای واسه خرج کردن نمونده ؟

توی همون لحظه هاست که حتی عطر شب بوها هم به کمکت نمیاد ... اینقدر آرومی که از همه درد فقط سردیه نوک انگشتهات رو میفهمی ....

تو همون لحظه هاست که زیر لب میگی  : و خدایی که در این نزدیکیست ....

یه روزهایی یه بغض قد یه نارنگی میاد تو گلوت .... یه شبهایی دلت میخواد انگشتهای سردت رو روی نارنگی تو گلوت فشار بدی .... یه شبهایی صدای دلت رو فقط بالشت زیر سرت میشنوه .....

یه وقتهایی چشمهات خالی میشه .... صدات سرد میشه و قلبت .....

قلبت هنوز داره میزنه .... گوش کن ..... هنوز میزنه .....

ولی دستهات سرده .... یه نارنگی تو گلوت گیر کرده و چشمهات خالی شده ....

تو همون لحظه ها زیر لب میگی : وخدایی که در این نزدیکیست ....