چهارشنبه، 23 آذر، 1384

چهارشنبه، 23 آذر، 1384

راستی ابرهای بارونی که همه چیز رو خیس خیس میکنن خودشون هم خیس خیس هستن ؟

 آخه اینقدر ازم دوره که نمیتونم پشتشو ببینم ....

فردا که رفتم پیش خدا ازش میپریم .....  

*************************** 

دیشب باز هم با حاجی کلی حرف زدم ..... تنها کسیه که تا آخر حرفهام رو گوش میده و هیچ وقت دعوام نمیکنه و همیشه مهربونه ..... فقط فکر کنم هنوز بزرگ نشدم ...... آخه هیچ وقت جوابم رو نمیده ..... همیشه میگه خودت برو فکر کن ...... اشکال نداره من که میدونم دوستم داره .......