پنجشنبه، 26 آذر، 1383

پنجشنبه، 26 آذر، 1383

 

سلام .....

اروئیکا با فرنوش قهر کرده .... آخه فرنوش نمیذاره اروئیکا حرف بزنه

فرنوش چاره دیگه ای نداره ...... زندگی بهش یاد داده محتاط باشه

تقصیر زندگی نیست .......... عقل و دل با هم کنار نمی یان

عقل کار دیگه ای از دستش بر نمیاد ....... دل خیلی لجبازه

گناه از دل نیست .....  نمیتونه جلوی بچه شیطونش رو بگیره

اروئیکا رو میگم ....  

***************************************

 

بگو یارب مگر یارب

 عدالت اینچنین است  ....

که بر تختی نشینی ................از گلی آدم بسازی

خود بر او جانی فشانی .............ور دنیایش کشانی

 و اورا مخمور تکه گلی دیگر نمایی؟

هیچ شده از آن گل بی مقدار بپرسی  : خواهی آدمی باشی یا که خواهی گل بمانی؟