سه شنبه، 2 خرداد، 1385
باز اومد و خوند و نتیجه گرفت و الکی باد کرد و رفت به همه گفت ...
آخه کوچولو چرا فکر میکنی تو این دنیا به این بزرگی هنوز جایی داری ؟
وقتی یه بار بری زیر بارون بهاری و بذاری تا آخر دلت نفوذ کنه و غصه ها رو بشوره دیگه به قهرمانهایی که مدالهای حلبی دارن جایی نمیدی ...
حالا تو مدام بشین و به خودت بگو هنوز هستی ....